سلام منوهمسراصلااخلاف نداشتیم بجور۶/۱۰/۱۴۰۲درمحضر۳۱ازدواج وعقدرسمی وقانونی کردیم ماه عسل رفتیم مشهدزیارت امام ۸ ع بعداومدیم خونمون درتهران خانوادموبیشترشون اومدن دیدنموهدی دادن چندروزبودیمورفتی خانم میدونستم تشنج میکنه ومیدونستم کیست کیله داردوقرص اورولیموس ۱۰میخوره ولی به من نگفته بودن که لخته خون تومغزش داره ونمیدونستم بچه دارنمیشه برادرش روزی که رفتم حلال احمرداروهاشوبگیرم گفت آزادش ورقش پنج تایی هروق ۹میلیون روزی یکی میخورمن ازکارافتادگی ۶۹درصددارم وبیمه تامین اجتمایی تکمیلی آتیه سازان دارم خلاصه چندین روزاداره بیمه تامین اجتمایی بجنورمن دوندگی کردم خلاصه میگفتم حداقل باید۶ماه ازعقدبگذره بعدهمسرمیادزیرمجموع بیمه شمامن التماس رییس کل اون بیمروکردم خانم کردبیمه همسرخانداروتکمیلی آتیه سازانم داشت بعدچهارروزرفتیم حلال احمربجنور۳۰تاقرصشوبابیمه خودش مبلغ۲میلیون۴۰۰هزارتومن شدپدرمادرهمسرمن بودن پولشوحساب کردپدرخانمم بعدخودحلال احمردوتابرگه دادکه برای آتیه سازان بجنورگفت ایناتائیدیست ببریدخیابون امیریه کل هزینه داروبعدتکمیل مدارک همسرتون واریزمیشه به حساب مالک بیمه سه شب قبل این ماجرابامن درگیرشدزدتوصورتم جلوی همه من هیچی نگفتم فحاشی ناموسی کردگفت دارت میزنم ومهریوطلاق آبجیمم میگیرم چون دروغ میگی این نامهاجعلیع من دست خانمم گرفتم بردم ی رستوران شبی که داروهارگرفتیم گفتم چندروزمن خسته شدم فردااستراحت کنیم بعدپس فردامیریم دنبال کارای بیمتوپولم میگیریم میدیم به پدرت فرداشب داشتی باخواهرزادهاش توپشت بوم ی اتاق کوچیک داده بودن تاوام ثبت نام کنیم بعدعیدوام که دراومدخونه اجاره کنیموجفتمونم بریم سرکاربریم سرزندگی من گفت مادربیابالاباشماصحبت دارم اومدگفتم سلام مامان گفتم مادراین رفتارآقاچیه من۱۱سال ازآقارضابزرگترم چندشب پیش که جلوهمتون دیدی درگیرشدبامن ومن کلامی حرف نزدم اگراین دخالتوتهمتاادامه پیداکنه واین درگیریاکارمن وافسانه خدانکرده به طلاق میکشه یهوگفت خوب پسرمن همین دعوایی طلاقش بده مهریشم بده بعدباباشوسه تاخواهرش اومدن بالاکه دروغگویی بیمت جعلیع خواهرماطلاق میخوامنم تمام زندگیم وسایلام مدارکام اونجابودخلاصه باباش منوازخونه انداخت بیرون من زنگ زدم ۱۱۰اومدگفتم همسرتوخونست الکی میگن همسرطلاق میخوادگفت بیاکنارگفت این منطقه خیلی لاتوآدمای ناجوری داری توهم غریبی من صورت جلسه میدم بروفردابرواقدام کن اینجانمون یهوبلایی سرت میادمنم رفتم مرکزشهر ی سوئیت دوخواب بزرگ اجاره کردم چنددقیقه بعدرضابرادرخانمم زنگ زدافسانروبیاببرش گفتم کجاست گفت دستوپاشوبستم توصندوق عقب بگوکجایی من بیام کارت دارم خواهرم بدم ببرش تهران من فهمیدم کلکه قطع کردبخدادستورپرینت تلفن منوبگیرن تمام صداهاروگوشیم ظبت کرده نزدیک۳۵۰شمارهای مختلف زنگ میزدطهرانی میگفتم بفرماییدمیگفت کجایی امرتون میگفت فقط بگوکجایی قبرکندیم بگوکجایی نگیم پیدات میکنیم زنده خاکت میکنی تادوروزازاین جورتهدیدامیشد۲۷روزبجنورموندم که التماس میکردم بابامنوافسانه مشکلی نداریم برین اداره تامین اجتمایی بخدااگربیمه من جعلی بودروزچهارم ابلاغی طلاغ اجرای مهریه اومدبرام من قبل تاریخ رفتم شعبه هشت گفتم اینامنوپیداکنن میکشنم گفت لایه بنویس بیارثبت کنیم بعد۲۷روزاومدم تهران آخرین دادگاه شعبه یکم خانواده بجنوردبودمنم هزینه داده بودم مجازی تصویری درجلسه باشم افسانه باپدرش اومدقاضی سوالاشوکردافسانه گفت آقاقاضی من همسرمودوسدارم پول نداره ولی آقاست عاشقشم ولی خانوادم وبرادرم منومجبورم کردن به طلاقوگرفتم مهریه پدرش دستشوگرفت بردش بیرون الان نزدی۳۶روزازهمسرم هیچ خبری ندارم موبایلش خاموشه هیچ کدوم ازخانوادشم شمامنووهیچ کدوم ازخانوادموپاسخگونیستن واقعاتاالان ی دقیق آرامش ندارم میخواستم ببینم بایدچیکارکنم منم اونجاازبرادروپدرش شکایت کردمچهارشنبه شعبع ۶شورای حل اختلاف بجنوردجلسه داریم دلم برای همسرم تنگ شده دلتنگشم ی راهی به من بگیدخواهش میکنم ممنون سپاسگذارم