من خواهشرمیکنم کمکم کنید همسرم یک سال و ۳ ماهه خونه رو ترک کرده حتی بلاهایی سرم آوردن پسرمون رو که ۶ سال تنها بزرگ کردم زنگ زده بهش مسواکم و وسابگیل بیار برده و مانع برگشتن میشن بعدش ۲ شب با ضرب و شتم بیرون کرده بودن و خلاصه بهزیستی با وجود شکوائیه من قبل از بی دلیل بردن پسرم با زور الان مددکار هم زندکی منو ویران کرده هم چون وابستگی شدیدی به هم داریم و مادرش رو نمی شناسه برای اینکه از من دلسرد بشه حتی با حکم دادستان محترم تبریز که عنایت کرده بودن و مرخصی داده بودند پاره که باید ازسرمرست بگیری واقعا طلنی به یک بچه ۹ ساله که چرا باید مجازات بشه حتی نمیذارن من صداشو بشنوم ببینم خالش خوبه یا نه وقتی مراجعه کردم به من دست درازی شده من شکایت کردم حتی تهمتهای ناروا که در گزارش نوشته بودن بنده یند بر بی گناهی بردم از پرونده برداشته شده چون صحت نداره واقعا یک مددکار چرا باید همسرم که سابقه آسیب به فرزندمان رو داره هر موقع می خوان می تونه بره من که در این مدت ۶۰ کیلو وزن کم کردم چون نه غذا می تونم بخورم نه استراحت از غم فراق و عذابی که فرزندم تحمل میکنه و مبگفت بابا من کار بدی نکردم چرا منو آوردی اینجا گفتم عزیزدلم من کور بشم من اصلا راضی نیستم و حی گفت بابا منو دوست نداری حداقل زودتر بیا دلم تورو می خواد چیکار کنم خدایا آخه